سلام  دوباره

پس از مدتها

بعد از کلی مشغولیت الکی

سلام به دوباره به لحظه های تکراری

دوباره داستان یده شدن گوشیم و بازگشت به زندگی

دوباره زنده شد من

و دوباره پناه آوردن به اینجا

شاید بی انصافی باشه ولی خیلی خوبه اگه میشد یه نفرم مثل اینجا می داشتم تا این وقتا پناه ببرم به خودش

کسی که بدونم فقط خودم و خودش دردامونو می دونیم

یه نفر که حرف بزنم و حرف بزنه

یه نفر که اشک بریزم و اشک بریزه

یه نفر که آخر آخرش بخندیم و بخندیم وبخندیم تا همه خستگیای روحیمون پرواز کنن

اماا

گاهی اوقات می گم چقد خودم تونستم چنین آدمی برای بقیه بقیه باشم؟

چقدر تونستم حتی شده برای یه نفر امید باشم؟

نه که نخواسته باشما نه

فقط انگار بلد نبودم

هنوزم نیستم

ولی شاید

یه روزی

یه جایی

اون آدمو پیدا کنم

شایدم اون پیدام کنه.

ولی هرکدوم که اتفاق بیافته

اتفاق قشنگیه

***********************************

پ.ن: آهنگ قشنگیه

از اونایی که متنش خیلی حرفا داره برای شنیدن

تلاطم / ایهام 

در این تلاطم بودن

به پای لحظه دویدن

کجاست جای رسیدن؟

کجاست جای رسیدن؟

کجاست خانه لیلی

کجاست راحت مجنون

بس است قصه شنیدن

کجاست جای رسیدن؟



مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها