به نام او

اومدم از این چند روز پر جریان بگم

از حس های مختلفی که سر جریانای مختلف تجربه کردم

از شروع بد اردو 

اما بعدش گذروندن یکی از بهترین اردو هام کنار دوستای خوب و دوست داشتنی

از برگشتن و یه تصمبم برای خالی کردن زندگیم

یه تصمیم برای خودم

برای اینکه به خودم ثابت کنم حد اقل خودمو دارم

که برای خودم ارزشمندم

و نگه داشتن نشونه های این تصمیم برای عبرت گرفتن های بعدی.

از حس خوب صبح بعد که پر از حس رهایی بود

از تجربه قشنگ اینکه اگه یه چیزایی که نا آرومت می کنن رو دور بریزی

اونوقت سیل اتفاقای خوبه که سمتت میان

نمی دونم تا کی دووم داره

نمی دونم تا کجا می تونم تجربش کنم

ولی عاشق این حس رهایی شدم

از این به بعد یادم می مونه که آدمای مهم زندگیم رو سر هر چیزی فراموش نکنم

از این به بعد یادم می مونه که از هر اتفاقی قشنگ ترین لحظه هاش رو ثبت کنم

که یه بانک بزنم فقط برای خودم

یه بانک برای ذخیره حس های خوب

برای ذخیره خدا رو شکر هایی که از ته ته دل میاد

برای خودِ خودِ خودم

خدایا شکرت

خدایا ممنون که هستی

خدایا می دونم همیشه هستی ولی مواظب دلم باش

مواظب همه ادمای زندگیم باش

مواظب همه ی اتفای خوبمون باش

خدایا معجزه ذکری که به ما یاد دادی رو دیدم

ممنون از این همه آرامش که تو این صبح عزیز 

تو این عید قشنگ بهترین بندت به من بخشیدی

خدایا ممنونتم

پ.ن: ذکر یونسیه برای در مان ناراحتی های زندگی

یه معجزه واقعی

لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین



مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها